به نام خدا عکس این یادداشت ، واقعی است. تمام تصویر من از کودکی ، نوجوانی و بخشی از جوانی ، در همین تصویر خلاصه شده. تا زمانی که در روستای زادگاهم زندگی می کردیم ، یعنی حدود 20 سال ، این درخت ، مثل یک تابلوی نقاشی ، یک مونس و همنشین و حتی یک عضو خانواده ما بود. به جز وقت هایی که یکی دو همسایه ، هر از گاهی به ما سر می زدند ، بیشتر اوقات ، ما تنها بودیم و همین هم باعث شده بود که درخت ها ، سبزه ها ، سنگ چین باغ همسایه ، پرنده ها و حتی شب های ساکت و البته دلم برای خودم می سوزد.
تمثیلی از یک رویا
یک غروب تابستانی در روستا
، ,ها ,درخت ,یک ,تصویر ,همین ,همسایه ، ,و حتی ,ها ، ,، بیشتر ,و همین
درباره این سایت